خلاصه کتاب "تجربه های مدرسه داری"

ساخت وبلاگ

تجربه به ما نشان می داد که محتوای کتاب های فارسی در برابر پیشرفت ها و تحولاتی که دانش آموز دبستانی، با ذهن گیرا و آماده ی خود با آن رو به رو است، تا حدی نارساست. و اساسا کتاب درسی به تنهایی نمی تواند خواست کودکان و نیاز نسبی آن ها را در روزگار کنونی برآورد؛ زیرا مسائلی که کودک از طریق محیط خانوادگی، وسایل ارتباط جمعی و جامعه ی خود با آن ها مواجه می شود، بسیار گسترده تر از مطالبی است که در کتاب های درسی آمده است. کمبود مطالبی که جواب گوی نیاز دانش آموزان باشد از سویی، و روش غلط آموزش از سوی دیگر، باعث می شد اکثر معلم ها روی یک درس کتاب فارسی یک هفته درجا بزنند و حاصلی نیز از این تلاش نداشته باشند. معلم نیز مقصر نبود، زیرا او چاره ای جز اجرای برنامه ی تعیین شده نداشت. به این ترتیب، در این جا کودکان می ماندند و سوال های بی پاسخ شان.

نکته دیگری که به تجربه دریافته بودیم، این بود که کودکان در سال های قبل از دبستان که فرصت بیش تری دارند، به ساختن داستان هایی درباره ی زندگی خود و پیرامون شان می پردازند، و از عهده ی این داستان سرایی ها بسیار خوب بر می آیند. همین بچه ها در کلاس های آمادگی، داستان های کوتاه تخیلی و واقعی می گفتند و در نقاشی های شان به تصویر در می آوردند، اما با ورود به کلاس اول دبستان از مجال و میدان خلاقیت و بیان ساده و آزاد خود محروم می شوند، و نیروی شان تنها صرف یادگیری حروف، خواندن، رونویسی کردن جملات و موضوعات کم لطف کتاب می شود.  ما ضرورت شکستن این محدودیت را درک کرده و معتقد بودیم اگر قرار باشد کودک فرصت و فراغت خود را به سبب محدودیت درس و کلاس از دست بدهد، دست کم بهتر است آن چه را که می آموزد به صورت خلاق و مفید بیاموزد. به همین دلیل بر آن شدیم از نیروی ذهنی بچه ها هر چه بیشتر بهره گیری کنیم. بر این اساس، به مجرد آن که بچه های کلاس اول نخستین حروف و صداهای مربوطه را می آموختند، معلم ها با همان چند حرف، کلماتی تازه می ساختند و به آن ها دیکته می کردند.

+ نوشته شده در  دوشنبه سی ام مرداد ۱۳۹۶ساعت 10:25&nbsp توسط کارکنان کتابخانه  | 
کتابخانه عمومی رستمکلا ...
ما را در سایت کتابخانه عمومی رستمکلا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rostamliba بازدید : 56 تاريخ : سه شنبه 21 شهريور 1396 ساعت: 22:57